«اگر پروردگار لحظهای از یاد میبرد که من آدمکی مردنی بیش نیستم و فرصتی ولو کوتاه برای زنده ماندن به من میداد از این فرجه به بهترین وجه ممکن استفاده میکردم.
به احتمال زیاد هر فکرم را به زبان نمیراندم، اما یقینا هرچه را میگفتم فکر میکردم.
هر چیزی را نه به دلیل قیمت که به دلیل نمادی که بود بها میدادم.
کمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میبافتم؛ زیرا در ازای هر دقیقه که چشم میبندیم، شصت ثانیه نور از دست میدهیم.
راه را ازهمان جایی ادامه میدادم که سایرین متوقف شده بودند و
زمانی از بستر بر میخواستم که سایرین هنوز در خوابند. اگر پروردگار فرصت کوتاه دیگری به من میبخشید، سادهتر لباس میپوشیدم،
در آفتاب غوطه میخوردم و نه تنها جسم که روحم را نیز در آفتاب عریان میکردم.
به همه ثابت میکردم که به دلیل پیر شدن نیست که دیگر عاشق نمیشوند بلکه زمانی پیر میشوند که دیگر عاشق نمیشوند.
به بچهها بال میدادم، اما آنها را تنها میگذاشتم تا خود پرواز را فرا گیرند.
به سالمندان میآموختم با سالمند شدن نیست که مرگ فرا میرسد، با غفلت از زمان حال است.
چه چیزها که از شماها [خوانندگانم] یاد نگرفتهام…
یاد گرفتهام همه میخواهند بر فراز قلهٔ کوه زندگی کنند و فراموش کردهاند مهم صعود از کوه است.
یاد گرفتهام وقتی نوزادی انگشت شصت پدر را در مشت میفشارد، او را تا ابد اسیر عشق خود میکند.
یاد گرفتهام انسان فقط زمانی حق دارد از بالا به پایین بنگرد که بخواهد یاری کند تا افتادهای را از جا بلند کند. چه چیزها که از شما یاد نگرفتهام… .
احساساتتان را همواره بیان کنید و افکارتان را اجرا.
اگر میدانستم امروز آخرین روزی است که تو را میبینم، چنان محکم در آغوش میفشردمت تا حافظ روح تو گردم.
اگر میدانستم این آخرین دقایقی است که تو را میبینم، به تو میگفتم «دوستت دارم» و نمیپنداشتم تو خود این را میدانی.
همیشه فردایی نیست تا زندگی فرصت دیگری برای جبران این غفلتها به ما دهد.
کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آنها علاقه و نیاز داری. مراقبشان باش.
به خودت این فرصت را بده تا بگویی: «مرا ببخش»، «متاسفم»، «خواهش میکنم»، «ممنونم» و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن.
هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری. خودت را مجبور به بیان آنها کن. به دوستان و همهی آنهایی که دوستشان داری بگو چقدر برایت ارزش دارند. اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود و روزی با اهمیت نخواهد گشت. »
کتابخانه عطاملک جوینی شهر نقاب جهت پویایی هر چه بیشتر کتابخانه اقدام به تهیه بهترین رمان های ایرانی و خارجی از بزرگترین نویسندگان در این عرصه نموده که هم اکنون مطابق با جدول ذیل در کتابخانه موجود است. علاقمندان به کتاب و کتابخوانی می توانند با مراجعه به کتابخانه کتاب مورد نظر خود را امانت بگیرند. همچنین می توانید با مراجه با سایت www.samanpl.ir و انتخاب شهرستان جوین و کتابخانه عطاملک کتب موجود ذر کتابخانه را جستجو نمایید.
فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغهای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما ماجرای مبارزات مردان و زنان بزرک کشورتو ندونی؛
فقر اینه که از بابک و افشین وامیرکبیر و مصدق... و مولوی و رودکی و خیام... چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریت+نی اسپی+رز رو پیگیری کنی؛
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و هنوز يك بار تفسير قرآن رو نخونده باشي؛
فقر اینه که فاصله لباس خریدنهات از فاصله مسواک خریدنهات کمتر باشه؛
فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی اما به هيچ موسسه خيريه اي كمك نكرده باشي؛
فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛
فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی تو چی هست بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛
فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت (یخچال هایت) باشه؛
فقر اینه که هر سال عاشورا به در و همسایه نذری بدی اما ندوني امام حسين چرا از مكه خارج شد؛
فقر اينه كه فكر كني ديگه خودت فهميدي خدا چيه و كيه و چي ميگه وقتي از شمس و مولانا گرفته تا انيشتين، در حيرت آفرينش و عظمتش و حكمتش متحير موندن؛
فقر اينه كه يك غزل از شمس يا مولانا حفظ نباشي اما آهنگهاي افشين و اميد و پويا و آرش و حفظ باشي؛
فقر اينه كه واسه ديدن كنسرت فلاني كلي پول خرج ميكني تا دبي ميري اما تا الان يك جلسه منطق الطير عطار رو نخوندي؛
فقر اينه كه بگي اسلام بد و از مد افتاده و قديميه و باد بندازي تو گلوت و بگي ما عوضش مولوي داريم اما ندوني مولوي گفته من فقط قرآن رو منظوم كردم چه برسه به اينكه بدوني چرا؛
فقر اینه كه فرق خرافات و عقدهها و كينهها رو از دين ندوني؛
فقر اينه كه از اسلام متنفر باشي وقتي فقط اسمش رو شنيدي و حتي معني اسمش رو هم نميدوني؛
فقر اينه كه هر حكم و عقيده اي رو نسبت به ميزان لذتش بسنجي و اگر حال نميداد يا سخت بود، به اسم تمدن و آزادي لگدمالش كني؛
فقر اینه که دم دکه روزنامه فروشی بایستی و همونطور سر پا صفحه اول همه روزنامهها رو بخونی و بعد یک نخ سیگار بخری و راهتو بگیری و بری ...
.
به قول دکتر علی شریعتی :
فقر گرسنگی نیست ،
فقر عریانی نیست ،
فقر چیزی را نداشتن است ... اما آن چیز پول نیست ، طلا و غذا هم نیست ،
فقر همان گرد و غباری است که بر کتاب های فروش نرفته ی یک کتاب فروشی مینشیند ...
فقر ، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند ...
فقر همه جا را سر میکشد ،
فقر شب را بی غذا سر کردن نیست ، فقر روز را بی اندیشه سر کردن است ...
.
فقر اینه که ندونی کیا به کشورت خدمت کردن ، ندونی کیا خودشون رو فدا کردن ، بعدش بیای و دم از ایرانی بودن و وطن پرستی بزنی ...
.
فقر را در جنوب شهر و خانه هاي بي سقف جستجو نكن ...
امروز 26 دی سالروز خارج شدن محمد رضا پهلوی شاه ایران است؛ که باعث شد کمتر از یکماه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسد.
محمدرضا پهلوی پس از خروج از کشور در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت و در "اسوان" مورد استقبال رسمی انور سادات رئیس جمهور مصر قرار گرفت. سپس از ۲ بهمن مدتی را در مراکش مهمان ملک حسن دوم پادشاه این کشور بود تا اینکه با فشار دولت انقلابی ایران و ملاحظات سیاسی دولت مراکش، مجبور به ترک مراکش شد و در ۱۰ فروردین ۱۳۵۸ با ویزای گردشگری به باهاما رفت. پس از آنکه تلاشهای او برای گرفتن پناهندگی سیاسی از انگلستان بی نتیجه ماند در ۲۰ خرداد مجبور به ترک باهاما و سفر به مکزیک شد.
وی با شدت یافتن بیماری، در ۳۰ مهر به امریکا رفت و برای درمان پزشکی در بیمارستان نیویورک بستری شد.
محمدرضا پهلوی پس از خروج از بیمارستان و با اوج گیری بحران گروگانگیری در سفارت امریکا درتهران، امریکا را ترک کرد و به مصر رفت.
مدت کوتاهی پس از ورود وی به مصر بیماری وی اوج گرفت و پزشکان معالج طحال او را خارج کردند . وی سرانجام در روز ۵ مرداد ۱۳۵۹ خورشیدی، در سن ۶۱ سالگی، در قاهره درگذشت و جسد وی در مسجد الرفاعی، پس از یک مراسم رسمی، خاکسپاری شد.
زمانی تمام پولهای توجیبی ام را صرف خرید کتابهایی میکردم که روزی رویای خواندنشان را در سر میپروراندم. وقتی میگویم تمام پولهای توجیبییعنی دقیقا تمام پولهای توجیبی.
وقتی بدون توجه به قیمت روی جلد تا پای صندوق پایین پله ها پیش میرفتم، کافی نبودن پول توجیبی
مرا میان برزخ انتخاب میگذاشت.
و حالا..
شاید آنقدر مجازی مطالعه میکنم که میترسم بوی کاغذ کتابهای قفسه کتابفروشی جزء نوستالژی ام شود.
و من میخواهم دوباره تمام جیبم کتاب شود تا باز حس برزخ انتخاب را حس کنم.
اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.
مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »
رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند.
شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود .
صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»
مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد.
چند سال بعد ماشین همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد.
راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند ، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند.
آن شب بازهم او آن صدای مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود ، شنید.
صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»
این بار مرد گفت «بسیار خوب ، بسیار خوب ، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن فدا کنم.
اگر تنها راهی که من می توانم پاسخ این سوال را بدانم این است که راهب باشم ، من حاضرم . بگوئید چگونه می توانم راهب بشوم؟»
راهبان پاسخ دادند « تو باید به تمام نقاط کره زمین سفر کنی و به ما بگویی چه تعدادی برگ گیاه روی زمین وجود دارد و همینطور باید تعداد دقیق سنگ های روی زمین را به ما بگویی. وقتی توانستی پاسخ این دو سوال را بدهی تو یک راهب خواهی شد.»
مرد تصمیمش را گرفته بود. او رفت و 45 سال بعد برگشت و در صومعه را زد.
مرد گفت :« من به تمام نقاط کرده زمین سفر کردم و عمر خودم را وقف کاری که از من خواسته بودید کردم .
تعداد برگ های گیاه دنیا 371,145,236,284,232 عدد است. و 231,281,219,999,129,382 سنگ روی زمین وجود دارد»
راهبان پاسخ دادند :« تبریک می گوییم . پاسخ های تو کاملا صحیح است . اکنون تو یک راهب هستی . ما اکنون می توانیم منبع آن صدا را به تو نشان بدهیم.»
رئیس راهب های صومعه مرد را به سمت یک در چوبی راهنمایی کرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود»
اوبلانسکی با زنش دالی دعوایش می شود . دالی نامه عاشقانه ابلانسکی به معلمه فرانسوی را پیدا کرده است .
آنا کارنینا ، خواهر اوبلانسکی از پترزبورگ به مسکو می آید و دالی را با اوبلانسکی آشتی می دهد .
کیتی ، خواهر دالی ، دو خواستگار دارد یکی ورانسکی و یکی له وین .
کیتی و دالی از خانواده شجرباتسکی ها هستند . دالی شش تا بچه دارد .
آنا کارنینا ، همسر کاره نین است و یک پسر بچه هشت ساله دارد که خیلی او را دوست دارد .
کل داستان در خانواده های اشرافی اتفاق می افتد . خانواده ها برای خودشان ، چند تا خدمتکار و آشپز و معلمه و دربان دارند . هر چند وقت یکبار مهمانی های بزرگ در تالار که همراه رقص است ترتیب می دهند . بچه هایشان را هم می دهند دایه شیر می دهد .
داستان بیشتر خانوادگی است و حول و حوش ازدواج دور می زند .
اعضای محترم می توانند رمان زیبای آناکارنینا را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرند .این رمان از سری کتابهای تازه ای است که توسط اعضا از طرح کتاب من درخواست شده است.شما هم می توانید کتاب مورد علاقه خود را از طریق طرح کتاب من سفارش دهید.
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید ...
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است ...
قطعه شعری از سهراب سپهری به مناسبت سالروز تولدش15/07/1307
تصویر روی جلد کتاب به زبان آلمانی توسط سوزان باغستانی
سودابه دختر جوان تحصیلکرده و ثروتمندی است که میخواهد با مردی که با قشر خانوادگی او مناسبتی ندارد، ازدواج کند. برای جلوگیری از این پیوند، مادر سودابه وی را به پندگرفتن از محبوبه، عمهٔ سودابه، سفارش می کند.
حلاصه رمان بامداد خمار در چند صفحه
نوشته احمد کریمی حکاک
داستان بامداد خمار از بگو مگوی دختری جوان به نام سودابه با مادرش آغاز می شود. دختر می گوید تصمیم خود را برای ازدواج گرفته و اصرار مادرش، ناهید، در منصرف کردن او بی ثمر خواهد بود. مادر، پس از آن که در می یابد عشق دخترش را کور و کر کرده و بحث و استدلال دیگر در او کارگر نیست به عنوان آخرین تیر ترکش از او می خواهد که به داستان زندگی عمّه جانش، که اکنون پیرزنی هفتادوچندساله است، گوش فرا دهد، و قول می دهدکه از آن پس دیگر دختررا باتصمیم خود آزاد بگذارد. آنچه در پی می آید و اصل داستان را تشکیل می دهد حکایتی است که عمّه ای سالخورده و تجربه اندوخته برای برادر زاده جوان خود- که به تشخیص همگان نسخه دوّم خود اوست – تعریف می کند.
اعضای محترم برای تهیه کتاب به کتابخانه عطاملک جوینی مراجعه فرمایند!!!
در فاصله 54 کیلومتری کنار جاده سبزوار- نیشابور، روی تابلویی سنگی نام روستای کلیدر حک شده است. پهندشتی که روستاهای کوچکتری چون زعفرانیه، قلعه چمن، کال خونی، قلعه میدان، هاشم آباد، باغجرد، سنگرد و ... را در خود گرفته است. پهندشتی که زندگی و سرنوشت افسانه ای مردمانش در مقطع مهمی از تاریخ سیاسی ی ایران، (سالهای ۲۷- ۱۳۲۵) توجه نویسنده بزرگ رمان فارسی، محمود دولت آبادی را به خود جلب کرد، تا او سالهای طولانی را صرف نوشتن رمانی در سه هزار صفحه و ده مجلد، براساس داستانی حقیقی تألیف و منتشر کند. دولت آبادی در رمان عظیم خود کِلیدَر، با آفرینش گل محمد، و مضمون مقابله با ظلم، دست بر روی احساسات خفته مردم پهندشت کلیدر و دیگر نقاط ایران گذاشت. شخصیتی که خاطره دادخواهی و کشته شدنش به دست حکومتی ها هنوز در اذهان مردم هست و چه بسیار زنان خراسانی که از زبان مادر گل محمد شعرهایی را موقع ریستن پشم و پنبه، دروی گندم، یا خواندن لالایی، زیر لب زمزمه می کنند.
کو جرق و جرق شمشیرت ننه گُل محمد
کو درق و درق هفت تیرت ننه گل محمد
کو اجاقت، کو اتاقت، ننه گل محمد
کــو برارای قلچمــاقــت، ننه گل محمد
او تخم مرغا لای نونت ننه گل محمد
آخر نرفته نیــش جونت ننه گـل محمـــــد
قت بلندت شوه رف ننه گل محمد
زن قشنگت بیوه رف ننه گل محمـــد
فشنگ د بند قطار، قطار ننه گل محمد
وخ بار به جنگ سبزوار ننه گل محمد
اعضای محترم می توانند رمان "کلیدر "را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرند!!!
مارال ، نو دختری از عشایر کردِ ساکن خراسان به شهر میآید تا پدرش عبدوس و نامزدش دلاور را که به جرم شرکت در قتل زندانی هستند، ملاقات کند.
مارال در طول یک سالی که پدر و نامزدش به حبس بودند ،زندگانی سختی را از سر گذرانده. خشکسالی دام هایشان را به کام نابودی کشانده و مادر مارال را به بستر بیماری .
مادر در بستر بیماری اسیر چنگال مرگ شده و مارال اکنون یکه مانده است.به همین علت تصمیم به کوچ به سوی عمهاش بلقیس، همسر کلمیشی به کلاته سوزنده دارد. خانوار کلمیشی مثل بیشتر ایلیاتیهای آن سامان بین منطقه کلیدر و قلعهها و کلاتههای پراکنده آن نواحی در فصل های گوناگون، در رفت و آمدند.
مارال درخانواده عمه اش به خوبی پذیرفته میشود و روز بعد برای درو کردن کشتگاه کوچک خانواده با آنها همراه میشود. همان روز گل محمد (پسر بلقیس) با دایی خود مدیار و چند تن دیگر از اعضای خانواده همراه میشود تا صوقی خواهرزاده حاج حسین چارگوشلی را که مدیار عاشق اوست، از خانه حاج حسین بدزدند. صوقی نامزد نادعلی پسر حاج حسین است. در غیبت مردان خانواده، شیرو (دختر جوان بلقیس) فکر فرار با ماهدرویش –جوانی که هرسال برای روضهخوانی و شمایلگردانی به سیاه چادرها میآید- را در سر دارد.
خانواده بعد از درو کردن کشت دیم کمحاصل خود در سوزنده به چادرها برمیگردند و وقتی با بیماری گوسفندها روبرو میشوند، گلمحمد برای گرفتن کمک از ادارههای دولتی به سبزوار میرود، اما هیچ ادارهای به او توجهی نمیکند و او خسته و ناامید به چادرها برمیگردد و ناچار میشود از بابقلی بندار مباشر ارباب آلاجاقی که در قلعهچمن دکانی دارد، مقداری آذوقه قرض بگیرد.. ..
کِلیدَر نام رمانی به قلم استاد محمود دولت آبادی است.اگر زبان به تحسین بگشائیم و رمان کلیدر را در رده ی سه رمان برتر زبان فارسی قرار دهیم، بی گمان اغراق نکرده ایم.
این رمان شامل ۱۰ جلد است که در پنج مجلد توسط نشر فرهنگ معاصر تجدید چاپ شده است.
این رمان در فاصله سال های 1347 تا 1362 نگارش یافته است به قول خود نویسنده « بیان حماسی یک واقعیت در کشور ما است که باید بازگو و ثبت تاریخی میشد.»
جورج ارول George Orwell و پيش بيني واقعیت ها ـ کتاب معروف قرن 20 که وضعیت جهان سال 1984 را در سال1948 بدست داد
28 آگوست سالروز انتشار كتاب «جهان در سال 1984» است. مرور زمان ثابت کرد که پيش بيني های مولف عينا به حقيقت پيوست. «جورج ارول George Orwell » در آغاز سال 1948 تصميم به نوشتن كتابي گرفت كه در آن پيش بيني خود از اوضاع جهان در سال 1984 (36 سال بعد)را بياورد و ارقام «84»را به اين جهت انتخاب كرد كه عكس ارقام 48 است (سالي كه در آن بود). اين كتاب در زمان انتشار يك داستان (ناول) معمولی تلقي شد. وي در اين كتاب سانسور، تحريف حقايق تاريخي، تجاوز به حريم زندگي خصوصي افراد ـ با وسائلی از قبيل استراق سمع ـ استبدادهاي دولتي تحت نام دمكراسي و حقوق جامعه، توسعه تكنولوژي و استفاده دولتها از این ابزارها را برای کنترل مردم را پيش بيني كرده بود. (دوربین و دستگاه ضبط صدا از راه بسیار دور، باگ گذاری اماکن و حتی تختخواب افراد، نسخه برداری از مکاتبات مردم قبل از رسیدن به مقصد و ... و حتی تحلیل خورد و خوراک افراد مورد نظر با جمع آوری و بررسی آزمایشگاهی آشغالها و فضولات منازل و ....).
ارول در این داستان محيط زندگي سال 1984 را طوري مجسم كرده بود كه مردم در يك جامعه ترس آور و نگرانی زا زندگي مي كنند؛ هرکدام از آن بیم دارد که دیگری مامور مخفی دولت باشد. این بی اعتمادی حتی میان برخی زن و شوهرها بوجود می آید و ... و در چنین محیطی، طبعا افراد برای گریز از بیم و ترس و سوء ظن و نااطمینانی، به اعتیاد و بی خیال کردن خود روی می آورند و از آنجا که خوشگذرایی و سرگرمی ممتد نیاز به پول گزاف دارد با توسل به انواع جرائم و قانونشکنی مخصوصا طُرُق کاغذی آن (کلاهبرداری، تقلّب و ...) به غارت یکدیگر و حتی دولت می پردازند و .... در چنین جامعه ای یک دسته کوچک منافع را به جیب می زنند و برای کنترل بر امور دولتی، نخست مطبوعات را خریداری و از آن خود می کنند تا بر مغزها تسلط داشته باشند و در چنین محیطی اخلاقیات و معنویات برای توده ها افسانه است و ....
پس از انتشار کتاب و تا دهه 1980 این پیش گویی ها به تدریج و عينا به حقيقت پيوست و وسعت انديشه و اطلاعات، و دقّت مؤلف را در پيش بيني رويدادها ثابت کرد و وي را به صورت يکي از مشاهير قرن 20 درآورد. منبع:کیهانی زاده
اعضای محترم می توانند کتاب قلعه حیوانات اثر جورج اورول را از کتابخانه عمومی عطاملک جوینی به امانت بگیرند!!!
بحران فزاینده فروپاشی خانواده، افزون بر آن که بنیان های تمدن غرب را متزلزل کرده، به دلیل توسعه ارتباطات، سایر جوامع را نیز تحت تأثیر قرار داده است. این بحران، شمار رو به افزایشی از جامعه شناسان و اندیشه وران را بر آن داشته تا به واکاوی علت ها و عوامل این پدیده بپردازند ودیدگا ه های خود را در قالب کتاب، مقاله یا سخنرانی در اختیار جامعه قرار دهند.
کتاب « جنگ علیه خانواده» نوشته ویلیام گردنر، یکی از این دست آثار است.
گردنر دارای مدرک دکتری از دانشگاه استانفورد آمریکا است. او از سال 1971 در همین دانشگاه و نیز دانشگاه یورک به تدریس اشتغال داشته و دارای کتاب ها و مقالات متعدد در زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است.
نویسنده کتاب «جنگ علیه خانواده»، در اثر 600 صفحه ای خود، به گونه ای تفصیلی به بررسی علت های بروز بحران فروپاشی خانواده در غرب، به ویژه آمریکا و کانادا، پرداخته و در طی نوزده فصل کتاب، با انتقاد از نظریه های فلسفی فراگیر، سیاست های آموزشی، اقتصادی، فرهنگی، گروه های فشار فمینیستی و لابی هم جنس بازان، سکوت یا همراهی کلیسا، نظام تقنینی و قضایی و … ، راه کارهایی را برای کند کردن روند بحران و مهار آن پیشنهاد می کند.
در ترجمه اثر، تلاش شده تا مباحث اصلی و کلیدی کتاب استخراج شده، و هم چنان که در مقدمه مترجم آمده، از ذکر جزئیات و مباحث حاشیه ای یا مطالبی که خاص خوانندگان بومی بوده، خودداری شود.
نویسنده کتاب در فصل هفدهم، به بررسی دقیق اندیشه حاکم بر کلیسا، به ویژه کلیسای پروتستان، و عملکرد آن که به طور عمده سکوت در برابر انحراف های فکری و عملی یا همراهی با آن ها است، می پردازد.
نقش قوانین و قوه قضائیه در تبدیل رویه های نادرست به امور قانونی و درست، موضوعی است که در فصل هجدهم کتاب با آن برخورد می کنیم. در این فصل، حقوق محوری، به عنوان یکی از علت های آسیب رسانی به نهاد خانواده مطرح می شود و از وضع قوانین در سطح فردی، جمعی، کشوری، و بین المللی برای بالا بردن میزان مطالبات فردی انتقاد به عمل می آید.
سرانجام، درآخرین فصل کتاب، نویسنده با برشمردن گزینه های پیش رو، از همگان جهت اقدام برای مقابله با بحران گریبانگیر جامعه، دعوت به عمل می آورد.
کتاب "جنگ علیه خانواده" را ازکتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرید!!!
«فردريك ويلهلم نيچه Nietzsche » بيست و پنجم آگوست 1900 در 56 سالگي درگذشت. «نيچه» فيلسوف آلماني و نويسنده كتابهاي«تولد تراژدي»، «چنين گفت زرتشت» و "آن سوي خوب و بد" تمدن بورژوازي غرب را رد كرد و آن را منحط خواند. وي كه يك موراليست بود فرضيه انسانهاي توانا (سوپرمن) را مطرح ساخت كه بعدا مورد توجه نازيهاي آلمان قرار گرفت و به آن استناد مي كردند. اين عقيده با جزيي تفاوت (تبديل سوپر من ها به اليت هاي يك جامعه) اخيرا هواداران فراوان به دست آورده و هر «اليت» مي كوشد كه ناپلئون، بيسمارك و چرچيل وطن خود شود.
اعضای محترم شما می توانید کتاب آشنایی با اندیشه های نیچه را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرید!!!
"روال زندگي روستائيان در ايرانزمين، برآيند قرنها تلاش پويا و پايدار ميليونها مرد و زني است كه در جايجاي اين سرزمين و در شرايط اقليمي و اقتصادي و اجتماعي گوناگون زيسته و آن روال را در طول زمان، به كمال رسانيدهاند. روسائيان به مانند هر قشر از ديگر اقشار جمعيتي، داراي تاريخ و فرهنگ و به تبع آن، عوامل و عناصر و اجزاي فرهنگي ويژة خود هستند. "
محتواي اين كتاب دربرگيرندة مجموعهاي از واقعيات، مصاديق و مضاميني است كه چهرهاي از «وضع موجود» در جامعة روستايي ايران را درگذشتههاي نهچندان دور، براي خوانندگان به تصوير ميكشد و حاصل پژوهشي باليني طي پيمايشهاي ميداني و دهگردشي در طول زمان است كه در دو دفتر به صورت داستان با عنوان روستازادگان دانشمند و ستارههاي درخشان آسمان روستا تنظيم شده است."
مشخصات فیزیکی کتاب:
موضوع کتاب: ادبيات ايرانی
ناشر: اطلاعات
تاریخ نشر: ۱۳۸۹
محل نشر: تهران
تعداد صفحات: ۸۰۴
شابک: 978-964-423-803-1
شما می توانید این کتاب را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرید
اسامي برندگان مسابقه كتابخواني اينترنتي کتابخانه عمومی عطاملک جوینی در فروردین و اردیبهشت 1392اعلام شد
اسامي برندگان مسابقات كتابخواني اينترنتي نهاد كتابخانههاي عمومي كشور اعلام شد.
به گزارش روابط عمومي اداره كتابخانههاي عمومي شهرستان جوین، اين برندگان كه در قالب مسابقه كتابخواني ماهيانه «من كتاب ميخوانم» و به صورت اينترنتي شركت كردهاند، از سوي اداره كل فرهنگي نهاد معرفي و اعلام شد.
براساس اين گزارش افراد زير جزو برندگان اين مسابقه از شهرستان جوین بودهاند:
ردیف
نام
نام خانوادگی
مبلغ جایزه
1
مرضیه
قنبرآبادی
40000هزارتومان
2
مرضیه
ذاکری
40000هزارتومان
3
کاظم
کلاته میمری
40000هزارتومان
4
فاطمه
کلاته میمری
40000هزارتومان
برندگان مسابقه جهت دریافت جوایز خود همراه با کارت شناسایی به کتابخانه عمومی عطاملک جوینی مراجعه فرمایند.
گفتني است، مسابقه كتابخواني اينترنتي نهاد كتابخانههاي عمومي كشور از طريق سايت كتابخوانان حرفهاي كشور به آدرس www.booki.ir برگزار ميشود و برندگان اين مسابقات نيز جوايز خود را از سوي اداره كل فرهنگي نهاد دريافت ميكنند.
درباره نويسنده بزرگ؛ الكساندر دوما به مناسبت زادروز او
Alexandre Dumas
الكساندر دوما Alexandre Dumas نويسنده شهير فرانسوي 24 جولاي 1802 به دنيا آمد. پدر بزرگش از اشراف فرانسه و پدرش ژنرال ارتش ناپلئون بود که بعدا از نظر افتاد و دچار تنگدستي شد. مادر بزرگ دوما يک بانوي از نژاد فرانسوي ـ سياهپوست بود که پدر بزرگ با او در هائيتي ازدواج کرده بود، زماني که فرماندار اين منطقه واقع در کارائيب (قاره آمريکا) بود.
«دوما» در جواني مدتي منشي دوك دو ارلئان بود (اين دوك بعدا به نام لوئي فيليپ پادشاه فرانسه شد). گفته مي شود كه دوما 250 كتاب نوشته است. وي براي نوشتن نمايشنامه و داستان حتي براي خود دستيار گرفته بود كه تا آن زمان سابقه نداشت. يكي از دستيارانش يك معلم تاريخ به نام «اوگوست ماكت» بود كه برايش سوژه تاريخي هم پيدا مي كرد. بسياري از داستهاي دوما زمينه تاريخي دارد و برخي هم از تجربه خود او ازجمله داستان «جورج» که شرح ازدواج مردي با يک بانو از نژاد مخلوط است [تجربه پدر بزرگش].
داستانهاي دوما که زمينه تاريخي دارند به لحاظ عدم دقت، ارزش تاريخي ندارند. وي سريال نويسي را باب كرد كه ديگران بعدا آن را دنبال كردند. مشهور ترين داستانهاي دوما «سه تفنگدار» و «كنت كريستو مون»، لاله سياه، دسيسه گران، 21 سال بعد، رابين هوود و «جنگ زنان» هستند. داستانهاي تاريخي او پُرفروش بودند و وي را مردي پُردرآمد ساختند، اما آن چنان ولخرج و سخاوتمند بود كه پولي برايش باقي نمي ماند. دوما چندين تاليف غير داستاني هم دارد که عمدتا شرح مسافرت و ديدار هستند ازجمله گردشي در قفقاز. کتاب «لويي 14 و قرن او» مشهور است. دوما که پنجم دسامبر 1870 درگذشت در عين حال يک مقاله نگار بود و نظراتش در قالب مقاله در مجله هاي وقت انتشار مي يافت. پسر وي نيز نويسنده بود.
اعضای محترم :کتابهای
1
غرش طوفان
دوما آلكساندر 1870 - 1802
داستانهاي فرانسوي . قرن 19
2
كنت دومونت كريستو ترجمه اي منقح براساس آخرين چاپ هاي پاريس
دوما آلكساندر 1870 - 1802م,
داستانهاي فرانسه - قرن 19 م
3
ژوزف بالسامو (خاطرات يك پزشك)
دوما الكساندر 1870 - 1802 م,
داستانهاي فرانسوي - قرن 18 م,
را می توانند از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرند!!!
دوریس لسینگ در بیست و چهارمین رمان خود به نام «شیرینترین رویاها»، از ماجراهای خانوادگی سخن میگوید و روابط جدا نشدنی این افراد را در کنار هم روایت میکند. رمانی که بسیاری از منتقدان آن را آینهای تمام نما از تاریخ زندگی انسانهای امروزی میدانند و معتقدند شخصیتهای آن به سختی از ذهن مخاطب خارج میشوند. شخصیتهایی خوب یا بد، که زندگیشان به شدت تحت تاثیر جنگ و فضای آن قرار گرفته است.
دوریس لسینگ در رمان «شیرینترین رویاها»، به تجربیات گذشته خود باز میگردد و زندگی مردم را در شهر لندن و یک کشور فرضی آفریقایی مرور میکند؛ کشوری به نام «زیملیا» که برخی از منتقدان بر این باورند لسینگ با انتخاب چنین مکانی در داستانش، به کشور زیمباوه و وقایع داخلی آن اشاره میکند.
«شیرینترین رویاها» داستانی طولانی است که بدون توقف روایت میشود و نویسنده، کتاب را به فصلهای گوناگون تقسیم نکرده است. رمانی که شاید بتوان آن را فاقد موضوعی خاص دانست، اما لسینگ در این اثر با تمرکز بر نیازهای اعضای خانواده و با بهرهگیری از دیالوگهای زیاد در طول داستان و تکیه به نثر خود، کاری کرده که «شیرینترین رویاها» جذاب و خواندنی شود.
نویسنده در این رمان علاوه بر اینکه از قدرت مینویسد، روایتگر یکی از حقایق جهان هم هست. عشق و روابط خانوادگی که گویی امنترین جایی است که انسانها میتوانند به آن پناه ببرند و به آرامش دست یابند.
نسخه اصلی رمان «شیرینترین رویاها» در سال 2001 منتشر شد. داستان این کتاب، با روایتهایی از چندین شخصیت در دهه شصت میلادی آغاز میشود و برخی از ماجراهای آن تا سالهای پایانی قرن بیستم هم ادامه مییابد. منتقد روزنامه «ایندیپندنت» لندن با تمجید از این اثر و شخصیتپردازی قوی لسینگ در «شیرینترین رویاها» مینویسد: این اثر لذت ادبی نادری است که ممکن است بعد از مطالعه آن گمان کنید رمانی از بالزاک یا جورج الیوت را خواندهاید، رمانی لذتبخش که برای مدتهای طولانی جایش در کتابخانه شما خالی بوده است.
بسیاری از حوادث و لحظات مهم این رمان، بر اساس تفاوتهای شخصیتهای این داستان رقم خورده که از نسلهای مختلف و با طرز فکرهای متفاوت هستند؛ شخصیتهایی که گرچه کلیشهای خوانده میشوند، اما نویسنده با استفاده از همین شخصیتها و با بهرهگیری از نثر قوی خود، توانسته تحولات سیاسی و اجتماعی یک دوره را به خوبی نشان دهد.
علاوه بر شخصیتها، راوی داستان نیز در این رمان نقش مهمی ایفا میکند؛ زیرا دانای کل در این رمان، نه تنها بر زمان وقوع داستان، بلکه بر شرایط اجتماعی و سیاسی زمان نگارش این رمان، یعنی ابتدای قرن بیست و یکم، اشراف دارد و از این رو بهتر میتواند بیانکننده داستانی باشد که سالهای مختلفی را پوشش میدهد.
این رمان تنها روایت زندگی اعضای یک خانواده نیست و بسیاری از تحولات سیاسی و اقتصادی در دهه شصت تا هشتاد میلادی را بررسی میکند. این گونه است که این رمان چند لایه، شناخت خوبی از تفکرات رایج در آن زمان به مخاطب میدهد. برخی از منتقدان غربی معتقدند نقد سیاسی و اجتماعی بخش بزرگی از محتوای این کتاب را تشکیل میدهد و یکی از اهداف اصلی لسینگ برای نوشتن از روابط خانوادگی، بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی بوده است. در نتیجه ممکن است گرایش سیاسی مخاطب، تاثیری بر تحلیل پایانی از کتاب بگذارد.
دوریس لسینگ در اکتبر 1919 از والدینی انگلیسی در کرمانشاه به دنیا آمد و توانست سال 2007 میلادی جایزه نوبل ادبیات را به دست آورد. تاکنون از این نویسنده آثاری چون «علفها آواز میخوانند»، «دری که میخواند»، «فرزند پنجم» و «تروریست دوستداشتنی» در ایران ترجمه و منتشر شده است.
می توانید کتاب "شیرین ترین رویا" را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرید و با خواندن آن از یک داستان خانوادگی زیبا لذت ببرید!!!
مادران جوان :با خواندن کتاب "دکتر نوزاد من ؟!!" به تنهایی قادر خواهید بود از نوزاد خود به خوبی مراقبت کنید!!!
یکی از با تجربه ترین و برجسته ترین متخصصان بیماریهای کودکان و نوزادان به هزاران سوالی که برای هر مادر درباره نوزادش مطرح است در این کتاب پاسخ میدهد.
نویسنده در مقدمه این کتاب مدعی است این کتاب حاصل تجربیات نویسنده از معاینه نوزادان و گفت و گو با مادران است و برای نوشتن آن از آموزه های سی و چند ساله طبابت برای کودکان و نوزادان مدد گرفته شده است.
دکتر احمد مدنی، استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز و فوق تخصص بیماریهای نوزادان حاصل سالها تجربه خود را درباره نوزادان ایرانی و مسائل و مشکلاتی که با آنها مواجهند به زبانی شیرین و گویا بازگو می کند
مشخصات کتاب:
ناشرکتاب:انتشارات ارجمند
تعداد صفحات:400ص
قیمت کتاب:59000ریال
شماره دیویی:د421م/0432/613
خواندن این کتاب را به همه پدران و مادران جوان توصیه می کنم.
علاقمندان می توانند کتاب فوق را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرند!!!
دومین جلسه انجمن كتابخانه هاي عمومي و نهضت مطالعه مفيد شهرستان جوین تشكيل شد
دومین جلسه انجمن كتابخانه هاي عمومي و نهضت مطالعه مفيد شهرستان جوین در سالن اجتماعات فرمانداري جوین تشكيل شد
به گزارش روابط عمومي اداره كتابخانه هاي عمومي شهرستان جوین، دومین جلسه انجمن كتابخانه هاي عمومي و نهضت مطالعه مفيد شهرستان جوین صبح روز یکشنبه 23 تیر ماه سال جاري در سالن اجتماعات فرمانداري جوین تشكيل شد.
غلامی رئيس اداره شهرستان جوین ضمن اعلام اين خبر افزود: اين جلسه با ریاست فرماندار جوین وحضور تمامی اعضا، تشكيل شد.
ابراهیم جدی کار رئیس انجمن، ضمن تبریک فرارسیدن ماه مبارک رمضان، خواستار پیگیری جدی در انجام مصوبات قبلی جلسه و جدیت بیشتر در راستای ترویج و توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی در سطح شهرستان شد.
وی در ادامه افزود با توجه به آمارهای موجود، شهرستان برای رسیدن به چشم انداز کتابخانه های عمومی در افق 1404 بایستی تلاش مضاعفی داشته باشد تا شاهد رتبه خوبی در استان باشیم واین میسر نمی شود مگر با همکاری مراکز فرهنگی در شهرستان.
پیگیری در خصوص تشکیل انجمن خیرین شهرستان، برگزاری نمایشگاه کتاب در ایام مبارک رمضان در سطح شهر، آماده سازی کتابخانه خیرساز"شادروان امیر مسروری" حکم آباد جهت افتتاح در آینده نزدیک از مهمترین مصوبات اين جلسات بود.
امروز سالروز درگذشت «آنتون چخوف anton chekhov» داستان نگار و نمايشنامه نويس بلند آوازه قرن 19 روسيه (و جهان) است كه 15 جولاي 1904 در 64 سالگي فوت شد . وي يك پزشك بود و براي تهيدستان يك كلينيك رايگان داير كرده بود كه خود در آنجا طبابت مي كرد. مهارت چخوف عمدتا در نگارش داستانهاي كوتاه است. او گفته است كه ساده نويسي را از «تولستوي» يادگرفته و مي كوشد كه در نوشته هايش چيزي بياموزد و بشررا راهنمایی کند. فلسفه او در زندگي «شادزيستن» است و احساس شادي كردن را نعمتی بزرگ خوانده است، زیراکه عمر انسان محدود و پیری که از آن گریزی نیست دورانی سخت است که نباید گذارد نامطبوع باشد. بزعم چخوف؛ اگر بشر از جوانی، درست راهنمایی شود زندگانی مطلوب و بدون دغدغه خواهد داشت. مدیران جامعه نقشی بزرگ در تامین سعادت و شادزیستن اتباع دارند لذا حکمران کل (رئیس کشور) در انتخاب آنان باید جنبه های مختلف را درنظر بگیرد. (در آن زمان روسیه انتخابات نداشت که چخوف به مشارکت و رای مردم در انتخاب مقامات کشور اشاره کند). ايوانف، مرغ دريا، عمو وانا، سه خواهر و باغ گيلاس از جمله داستانها و نمايشنامه هاي چخوف هستند.
علاقه مندان می توانند مجموعه آثار آنتوان چخوف را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرند!!!
سيزدهم جولاي زادروز «اكيواند سويينكاAkinwande Wole Soyinka» داستان نگار نيجريايي است كه در سال 1934 به دنيا آمد. وي تنها نويسنده از ميان سياهان آفريقا است كه برنده جايزه ادبيات نوبل شده است. سويينكا كه در عين حال از مبارزان حقوق بشر و آزادي هاي مدني است و از دانشگاه «ليدز» انگلستان فارغ التحصيل شده، در دانشگاههاي نيجريه و آمريكا «ادبيات تطبيقي» تدريس كرده است. سويينكا به خاطر مخالفت پيگير با برادركشي در بيافرا و تلاش براي براي برقراري صلح ميان طرفين متخاصم، در سال 1967 به تصميم دولت نظامي نيجريه بازداشت شد و 22 ماه در زندان بود. زنداني شدن او باعث اعتراض هاي جهاني و در نتيجه تغييرات وسيع در نظام حكومتي نيجريه شد. محصول اين 22 ماه زندان، داستان است تحت عنوان «مردي كه مرد». در نمايشنامه ها و داستان هاي اين نويسنده، نتايج بد و زشتي هاي ستمگري و خودسري كه بزعم او زاييده استبداد هستند منعكس است و در همه آنها از حقوق انسانها و تساوي آنان در اين حقوق دفاع شده است. در ميان حاكمان فدراسيون نيجريه، «ثاني آباچا» بيش از ديگران مخالف سويينكا بود. دشمني آباچا بود كه اين نويسنده را مجبور به جلاي وطن كرد.
2-سالروز درگذشت عباس مروي معروف به «مرزبان زبان پارسي»
عباس مروي يكي از چند شاعري كه اشعار آنان تا به امروز باقي مانده و گفته مي شود از گروه اول شاعران فارسي گوي ايراني بعد از حمله عرب بوده اند 13 جولاي سال 815 ميلادي درگذشت.
دو شاعر ديگري كه از آن سالها، اشعارشان به زبان فارسي باقي مانده است ابوحفص سغدي و حنظله بادغيسي هستند. شايد در دو قرن اول اشغال نظامي ايران توسط عرب، شعراي پارسي گوي ديگري هم مي زيستند، اما تنها اشعار اين سه تن كه در خراسان بزرگتر (شامل شمال شرقي ايران امروز، شمال و شمال شرقي افغانستان و منطقه فرارود) مي زيستند به نام خودشان باقي مانده است.
عباس مروي در يكي از اشعارش خود را «مرزبان زبان پارسي» خوانده و به اين ترتيب احساسات ملي خويش را آشگار ساخته است. وي از شهر مرو ـ دژ استوار زبان، فرهنگ و تمدن ايراني برخاسته بود. پارسي سرايان و پارسي نگاران آن زمان، تقريبا همه، از خراسان بزرگتر از جمله شمال افغانستان و منطقه فرارود بودند.
«مرزبان» واژه اي برابر با پاسدار و پاسبان است. در دوران ساسانيان، وظيفه مرزبانان كه درجه اسپهبدي داشتند جلوگيري از ورود اقوام با تمدني كم به درون ايران و تخريب فرهنگ ايراني بود.
3-نویسنده «شیطانی در مه» در سالروز تولدش
لئون گارفیلد نویسنده کودک و نوجوان بریتانیایی، متولد 13 جولای سال 1921 است. این نویسنده در طول دوران زندگی خود بیش از 25 اثر برای بچهها نوشته است. از این نویسنده دو کتاب «اسمیت» و «ساعت طلایی» در ایران منتشر شده است.وی دوران کودکی و نخستین مقاطع تحصیلی خود را در برایتون گذراند و پس از آن برای تحصیل مقاطع عالی به کالج «رجنت استیریت پلی تکنیک» رفت تا در رشته هنر تحصیل کند، اما تحصیلات او به دلیل نداشتن هزینه کالج و آغاز جنگ جهانی دوم، نیمه تمام ماند.
گارفیلد برای خدمت به ارتش به سربازان امداد سلطنتی ملحق و پس از مدتی به بلژیک اعزام شد.
پس از این ازدواج و پایان جنگ جهانی، گارفیلد به عنوان یک بیوشیمیدان در بیمارستانی شروع به فعالیت کرد. در سال 1960 او برای نخستین با برای کودکان داستان نوشت.
نخستین اثری که گارفیلد نوشت، رمان دزد دریایی «جک هالبورن» نام داشت. این کتاب در سال 1964 منتشر شد. دومین کتاب او، با عنوان «شیطانی در مه» نخستین جایزه سالانه روزنامه گاردین را به خود اختصاص داد. پس از مدتی کتاب «شیطانی در مه» در قالب مجموعههای تلویزیونی تولید شد.
این نویسنده در سال 1970 زمینه آثار خود را تغییر داد و شروع به نوشتن رمانهای تخیلی کرد. کتاب «خدای دریا» از آثار این نویسنده در این دوره کاری اوست که مدای طلای جایزه سالانه کارنیج را برای این نویسنده به ارمغان آورد. او نوشتن در این زمینه را ادامه داد و توانست با آثار خود در میان کودکان طرفداران زیادی را پیدا کند. در طی دوران زندگیاش گارفیلد علاوه بر نویسندگی در سینما و تلویزیون نیز فعالیت کرد.
سرانجام این نویسنده در سال 1996، در حالی که 74 سال داشت، چشم از جهان فروبست.
از آثار دیگر این نویسنده میتوان به «بلک جک»، «اسمیت»، «مرد با اعتماد به نفس»، «داستانهای شکسپیر» و «سایههای طلایی» را نام برد.
کتاب «اسمیت» این نویسنده تاکنون سه بار به فارسی ترجمه شده است. کتاب «ساعت طلایی» این نویسنده نیز با ترجمه محمد علی اخوان در بازار کتاب کشورمان موجود است.
بهائيت از ابتدا براى ايجاد تفرقه در بين شيعيان به وجود آمد و به يك جريان ضد اسلام مبدل گرديد. سياست ضد اسلامى آن همواره ادامه يافته و با هر جريان اسلام خواهى اعم از فرهنگى و سياسى، در ايران به مقابله پرداخته و هر جريان سنت شكن ضد اسلامى را همراهى نموده است.اين فرقه هم اكنون كاملاً مورد حمايت آمريكا و اسرائيل است و از آن براى مقابله با اسلام استفاده مى شود. بيشترين پيروان آنان در آمريكا قرار دارند و در كشورهايى همچون هند و اندونزى و برخى از كشورهاى آمريكاى لاتين طرفدارانى دارند. اصولاً آنان به وطن اعتقادى ندارند و به اصطلاح »جهان وطنى« اختيار نموده اند. هر چند ادعاى عدم دخالت در سياست دارند، اما به نظر مى رسد هدف آنان تشكيل حكومت جهانى بهائى است....
با مطالعه کتاب"بهاییت در ایران" با ایدئولوژی و زمینه های پیدایش و رشد هریک از فرقه های بابیه،شیخیه،ازلیه و بهائیه از عصر قاجاریه تا پایان دوران پهلوی دوم آشنا شوید.
کتاب"بهائیت در ایران"را از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرید!!!
نويسنده انگليسي و قضيه بي اعتنايي دولت قاجارها به وطن
چارلز كينگزلي نويسنده بزرگ انگليسي قرن نوزدهم 12 ژوئن 1819 به دنيا آمد، 56 سال عمر كرد و 36 كتاب و عمدتا داستان تاريخي درباره قهرمانان ملي و رويدادهاي جالب كشورهاي مختلف از يونان تا مصر و حتي آمريكاي جنوبي نوشت. كينگزلي رشته تاريخ ملل و تاريخنگاري را در كمبريج تحصيل كرده و حرفه داستان نگاري برپايه رويدادهاي جالب و جاذب و قهرماني تاريخ را پيشه خود ساخته بود زيرا كه عقيده داشت از اين راه بهتر مي تواند به بشر خدمت و احساسات نهفته را بيدار كند. گويا كينگزلي در زمان ناصرالدين شاه با دفتر صدراعظم او؛ ميرزا حسين خان قزويني (سپهسالار) تماس گرفته و خواسته بود كه يك مترجم آشنا به تاريخ ايران به او معرفي شود تا دست كم يك داستان تاريخي برپايه رويدادهاي ايران باستان بنويسد كه دولت تهران اعتنا نكرده بود. تفسير نگاران ادبي که به اين موضوع توجه کرده اند، اين بي اعتنايي دولت وقت ايران را حمل بر ناآگاهي و ضعف احساس وطندوستي مقامات تهران آن زمان ذکر كرده اند. به نظر برخي، بي اعتنايي تهران نسبت به درخواست كينگزلي به اين علت بود كه انگلستان در سال 1862 بيشتر قسمتهاي بلوچستان را به هندوستان (در آن زمان هندوستان انگلستان) ضميمه كرده بود كه اينك در قلمرو پاكستان قرار دارند. اين عمل باعث خشم دولت تهران شده بود مخصوصا كه نيروي نظامي قابل ملاحظه نداشت كه مانع از اين تقسيمبندي انگليسي ها و تجزيه ايران زمين شود. بلوچستان (مكران) از آغاز تاسيس ايران واحد به دست كوروش بزرگ، بخشي از ايران بود و آزمايشهاي اخير «دي. ان. ا.» پارسي بودن بلوچها و پشتونها را ثابت كرده است.
براي بزرگسالان «مقاله سياسي» و براي خردسالان «كتاب» مي نوشت
يازدهم ژوئن زادروز « اي. بي. وايت E.B.White » روزنامه نگار و مولف آمريكايي است كه در 1899 به دنيا آمد و 86 سال عمر كرد. شهرت او كه سالها سردبير « نيو يوركر» بود به خاطر سه كار مهم اوست:
1ـ ستون روزانه اش در روزنامه ها تحت عنوان « Talk of the Town» كه بر ضد زياده خواهي شركتهاي بزرگ و عدم صداقت سياسيون بود.
2 ـ تاليف كتاب براي كودكان و نوجوانان ؛ با اين زمينه و برداشت كه كودك و نوجوان فردي ميهندوست ، سالم و قانونمند ، به دور از عادات زيان آور ، مودب و بانزاكت كه به حقوق ديگران احترام گذارد پرورش يابد.
3 ـ ساده نويسي انگليسي . وي روشي خاص در نوشتن وگفتن زبان انگليسي به وجود آورده است كه به « ستايل وايت » معروف شده و به كساني كه بخواهند زبان انگليسي ياد بگيرند خواندن كتابهاي وايت كه براي كودكان نوشته شده است توصيه مي شود. او گفته است كه هدفش آسان ساختن نوشتن براي همگان بوده و نيز يكنواخت كردن زبان انگليسي كه زباني است بي قاعده . به گفته « وايت »، اين زبان را ناسيوناليسم انگليسي ها پس از ترويج زبان فرانسه توسط ويليام فاتح و جانشينانش در جزاير انگلستان خلق كرد تا هويت ملي حفظ شود. ناسيوناليستهاي انگليسي در آن زمان، اين زبان را از مخلوط كردن زبانهاي فرانسه ، انگليسي قديم ( از خانواده زبان آلماني كه پارسي هم يكي از اين زبانها است ) و لاتين رايج در كليسا ساختند و اين زبان كه چند قرن جز ميان روستاييان ـ آن هم در منازل و گفتگوهاي خودماني بكار نمي رفت اينك زبان جهاني شده است و به صورت مثالي بارز از نيروي شگرف ناسيوناليسم مورد استناد قرار مي گيرد.
تقویم ادبی جهان در دهم جولای، برابر با 19 تیرماه، با نام دو نویسنده آشنا پیوند خورده است؛مارسل پروست، خالق رمان هفت جلدی «در جستوجوی زمان از دست رفته» که جلدهای نخست این کتاب را با هزینه شخصی خود منتشر کرد و «آلیس مونرو»که دغدغهها و مشکلات زنان درونمایه اغلب آثارش است.
پروست؛ نویسندهای در جستوجوی لحظههای زندگی
پروست دهم جولای سال 1871 میلادی متولد شد. وی از کودکی با ضعف جسمانی دست و پنجه نرم کرد و در 51 سالگی درگذشت. پروست آثارش را با سبک خاص خود مینوشت، شخصیتهایش را تحلیل میکرد، از نثری پر از پیچیدگی و تکلف بهره میگرفت و از همین رو نوشتههایش به مذاق هر کسی خوش نمیآمد.
پروست را با رمان «در جستوجوی زمان از دست رفته» میشناسند. این رمان در هفت جلد نوشته شده که هر کدام از مجلدها نامی مستقل دارند. او نیز مانند بسیاری از نویسندگان مطرح موفق نشد در زمان حیاتش شاهد انتشار تمامی کتابهایش باشد. نگارش رمان «در جستوجوی زمان از دست رفته» بین سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۲ میلادی انجام شد و انتشار آن تا سال ۱۹۲۷ به طول انجامید.
این نویسنده مطرح جهان بخشهایی از رمان «در جستوجوی زمان از دست رفته» را در سال 1912 میلادی در روزنامه «فیگارو» منتشر کرد ولی بعد از آن برای متقاعد کردن ناشران مشکلات زیادی را متحمل شد. ناشری حاضر نبود ریسک انتشار این کتاب را بر عهده بگیرد و سرانجام پروست مجبور شد کتابش را برای چاپ به انتشاراتی بدهد که یک شرط برای چاپ سه جلد نخست این رمان گذاشته بود؛ اینکه نویسنده باید تمامی هزینههای انتشار را بپردازد.
پروست این شرط را پذیرفت اما سرمایهگذاری او بینتیجه نبود و وی در سال 1918 میلادی جایزه ادبی گنکور را برای جلد دوم «در جستوجوی زمان از دست رفته» به دست آورد و به شهرت رسید.
وی در سال 1922 بر اثر بيماری برونشيت از دنیا رفت و بخشهایی چند جلد از رمانش پس از مرگ پروست منتشر شد. این رمان در ایران با ترجمه مهدی سحابی منتشر شده است. گرچه او در طول زندگیاش روزهای سختی را پشت سر گذاشت اما «در جستوجوی زمان از دست رفته» روایت امید و غنیمت شمردن روزهای زندگی است.
زنان در زندگی و شناساندن پروست به جهانیان نقش مهمی داشتند. او که در رمان مطرح خود وضعیت جامعه ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعی کشور فرانسه را در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم میلادی تحلیل کرد و به عنوان چهرهای فرهیخته معرفی شد، بعد از مرگش از نگاه سلست آلباره، خدمتکار خانهای که پروست در سالهای پایانی زندگی در آن زندگی کرد، به اهالی ادبیات، از نگاهی متفاوت، شناسانده شد.
کتاب خاطرات «آلباره» را مینو حسینی و شهرزاد ماکویی در ایران با عنوان «آقای پروست» منتشر کردهاند. این خاطرات را فردی به نام ژرژ بلومن بازنویسی کرد و در آن بخشی از شخصیت شناخته نشده پروست شرح داده شده است.
در سال 1953، سالها بعد از مرگ پروست، اثری ناتمام از او با نام «علیه سنت بوو» منتشر شد.
آلیس مونر، روایتگر بردباریهای زنانه
مونرو، نویسنده دیگری است که در دهم جولای سال 1931 میلادی به دنیا آمد و در سال 2009 موفق به كسب جایزه بینالمللی «من بوكر» شد. اغلب داستانهای این نویسنده، با تاكید بر وضعیت و روابط انسانی و از زاویه زندگی روزمره انسانها روایت میشوند و داستانهای كوتاهش، شهرتی جهانی دارند. وی معمولا، با زبانی ساده، پیچیدگیهای زندگی انسانی را روایت میكند و به همین دلیل، برخی وی را با آنتوان چخوف مقایسه کردهاند.
گروهی از منتقدان او را نماد داستانهای زنانه میدانند زیرا اغلب از دغدغهها و مشکلات زنان در داستانهایش میگوید؛ برای مثال وی در یکی از آخرین آثارش که در اواخر سال 1391 با عنوان «خوشبختی در راه است» در ایران منتشر شد روایتگر زندگی مادری است که باوجود از دست دادن سه فرزندش میکوشد به زندگی بازگردد. قهرمانهای اصلی او در داستانهای این مجموعه اغلب زنانی هستند که با وجود مشکلات فراوان، صبورند و راهی برای گذشتن از مشکلات سختیهای زندگی مییابند.
آلیس مونرو در سال 2009 برنده جایزه ادبی من بوکر شد. این نویسنده کانادایی در ایران با داستانهای کوتاهی شناخته شد که در مجلات از وی ترجمه و منتشر شد.
در سال 2012 میلادی نیز مجموعه داستانی به نام «زندگی عزیز» (Dear Life) از مونرو منتشر شد و آخرین اثر منتشر شده از وی به زبان انگلیسی محسوب میشود. ترجمه این کتاب هنوز در ایران منتشر نشده است.
این نویسنده شهیر نخستین مجموعه داستانش را در سال 1968 میلادی منتشر کرد و نشر افق نخستین بار اثری از او را با نام «گریزپا» در سال 1385 راهی کتابفروشیها کرد.
تاکنون از مونرو آثاری چون «خوشبختی در راه است»، «دورنمای کاسل راک»، «رویای مادرم»، «عشق زن خوب»، «پاییز داغ» و «فرار» به فارسی ترجمه شده است.
18 تیرماه چهارمین سالگرد درگذشت مهدی آذر یزدی پدر خوب بچه های ایران
را تسلیت عرض می نماییم.
لازم به یاد آوری است «قصههای خوب برای بچههای خوب»، «قصههای تازه از کتابهای کهن»، «گربه ناقلا»، «گربه تنبل»، «مثنوی» (برای بچهها)، «مجموعه قصههای ساده» و تصحیح «مثنوی» مولوی (برای بزرگسالان) از جمله آثار این نویسنده کودک و نوجوان است.
علاقه مندان به آثار مرحوم آذر یزدی می توان برخی از کتابهای وی را از
دامنه لغات انگلیسی خود را با کتاب "504واژه ضروری" افزایش دهید
این کتاب همانطور که از نامش پیداست،شامل ۵۰۴ واژه ضروری است که به شما کمک می کند دامنه لغات عمومی خود را افزایش دهید…این لغات از این جهت لغات ضروری نامیده می شوند که به طور مداوم توسط افراد تحصیل کرده،مورد استفاده قرار می گیرند.همچنین در روزنامه ها،مجلات،کتابها،تلویزیون،فیلم ها و مکالمات روزمره کاربرد فراوان دارند.این کتاب شامل ۴۲ درس می باشد که در هر درس ۱۲ لغت جدید معرفی شده است.برای هر لغت معنی انگلیسی،تلفظ ،و۳ مثال کاربردی مطرح شده است.بعد از معرفی لغات ،یک متن (Reading) ،مطرح شده است که تمام لغات معرفی شده در درس در آن متن به کار رفته است.سپس تمریناتی برای یادگیری مؤثر لغات در آخر هر درس آمده است.یکی از ویژگی های بارز کتاب ” ۵۰۴ واژه ضروری”،این است که لغاتی که در درس های قبل فرا گرفته اید،در درس های بعد در مثالها و جملات دیگر مطرح شده است که این تکرار باعث یادگیری بیشتر و تثبیت لغت در ذهن شما می شود.لازم به ذکر است که هر ۶ درس یک بار،یک تمرین دوره ای برای آنکه میزان یادگیری خود را بسنجید،آمده است.
کتاب 504 واژه ضروری را می توانید از کتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرید!!!
کتابخانه عمومی عطاملک جوینی در سال 1388 تاسیس شد واز تابستان سال 1391در ساختمان جدید به مساحت زمین950مترمربع و مخزن به مساحت208متر مربع به فعالیت خود ادامه داد.در حال حاضر زیر نظر اداره کل کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی مشغول به فعالیت می باشد.این کتابخانه دارای 14000نسخه کتاب و تعداد اعضا 1000نفر می باشد.
آدرس: شهرستان جوین -شهرنقاب- خ امام خمینی(ره)-خ شهیداوینی- کتابخانه عمومی عطاملک جوینی
شماره تلفن:05145223155
نمابر: 05145223155
کتابخانه شامل بخش های:مرجع-نشریات ادواری-کافی نت-بخش کودک و نوجوان و همچنین نرم افزار نمایه نشریات و بخش سمعی وبصری می باشد.